loading...
زمان رمان رمان
Yazdan بازدید : 245 دوشنبه 02 تیر 1393 نظرات (0)

با عجله مقنعه اش را جلوی آینه مرتب کرد و به سمت در رفت .
- پارمین صبحونه
بدون توجه به اعتراض کوکب از خانه خارج شد.محیط دانشگاه مثل همیشه شلوغ بود. به سختی ماشینش را پارک کرد .سوئیچ راسریع برداشت و در ماشین را به سرعت باز کرد که باعث شد صدای گوش خراشی بلند شود .با چهره ای درهم از در نیمه باز ماشین پیاده شد .در ماشین کناری حسابی از فرم افتاده بود به ساعت نگاه کرد ، نمایش پنج دقیقه دیگر شروع می شد .برگه ای از دفترچه یادداشتش پاره کرد ونوشت.
متاسفم خیلی عجله داشتم .تماس بگیرید خسارتتون رو پرداخت ...

درباره ما
بهترین و بروز ترین مرجع رمان در ایران دوستان منبع بعضی از رمان ها سایت 98ia میباشد. www.98ia.com
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 65
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 74
  • آی پی امروز : 20
  • آی پی دیروز : 24
  • بازدید امروز : 63
  • باردید دیروز : 201
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 1
  • بازدید هفته : 345
  • بازدید ماه : 1,126
  • بازدید سال : 6,106
  • بازدید کلی : 133,399